×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

  • تاریخ انتشار : 1403/03/19 - 11:29
  • بازدید : 112
  • تعداد بازدید : 70
  • زمان مطالعه : 16 دقیقه

تفکر نقادانه دانشی است با هدف افزایش توانایی انسان

نگارنده :

رقیه امجدیان

انجمن علمی قرآن و مهدویت (دین و سلامت)

مقدمه :

 تفکر نقادانه دانشی است با هدف افزایش توانایی ما در اندیشیدن استدلال کردن و نقد کردن.  تفکر نقادانه چه فرقی با دانش‌های دیگر دارد مرکز دانش بیشتر به ارتقای اندیشه‌هاست تفکر نقادانه اینگونه نیست پیش از آنکه  اندیشه‌ها بپردازد به اندیشیدن می‌پردازد و سعی می‌کند که کیفیت اندیشیدن را ارتقا ببخشد تفکرنقادانه هم برای کسانی که به کارهای فکری حرفه‌ای مثل پژوهش تدریس و تحصیل  همه زمینه‌ها تاثیر می‌گذارد برای موفقیت در هر شاخه‌ای از دانش فلسفه پزشکی مهندسی و غیر ضروری است که توانایی خوب پرسیدن را در خود ایجاد کنیم برای اینکه روایی نداریم ز اینکه قابلیت تحصیل و نقد و ارزیابی دیدگاه‌های گوناگون را پرورش دهیم کتاب تفکر نقادانه در کنار ه کتاب‌های درسی دیگر و برای همه درس‌هاست و و برای ارتقا یادگیری خود در هر زمینه‌ای استفاده کنند وقتی ما تفکر نقادانه داشته باشیم این مهارت را در خواندن  نوشتن و نیز در صحبت کردن و شنیدن به کار می‌بندند این مهارت هم در زندگی شخصی‌شان استفاده می‌کنند هم در زندگی حرفه‌ای در تاریخ علم ریاضیات فلسفه و هنر. تفکر نقادآنه به یادگیری شما در همه حوزه‌ها کمک می‌کند در حوزه آموزش و پرورش در واقع ابزاری برای ارتقای کیفیت زندگی است تفکر نقادانه هم برای اساتید و هم دانشجویان و هم برای برنامه آموزشی مناسب است. اهمیت سنجشگران اندیشی :  همه ما می‌اندیشیم اندیشیدن طبیعت ماست اگر اما بسیاری از اندیشیدن‌هایی را به حال خود رها کنیم و بر آنها نظارت نکنیم تحریف شده، یا آگاهانه آلوده به پیش داوری می‌شوند یدن بر کیفیت زندگی و نتیجه کارهایمان مستقیماً اثر می‌گذارد بی‌کیفیتی اندیشیدن زیان‌های فراوانی به ما می‌رساند و بر کل زندگی اثر منفی می‌گذارند. برای ارتقای کیفیت اندیشیدنمان و رسیدن به تعالی فکری کاری بکنیم و تنها راه برای دستیابی به تعالی فکر کوشش با برنامه و روشمند است.   
تعریف
: سنجشگران اندیشی یا تفکر نقادانه هنر تحلیل و ارزش گذاری اندیشیدن با هدف و ارتقا دادن آن است.
نتیجه
: کسانی که تفکر نقادانه دارند  هنگام اندیشیدن عملکردی متفاوت با دیگران دارند برخی از ویژگی‌های عملکرد آنها در اینجا بیان می‌کنیم : مسئله‌ها و پرسش‌های حیاتی مطرح می‌کند و آنها را با وضو و دقت صورتبندی می‌کند اطلاعات مناسب دارد ردآوری و ارزیابی می‌کند و از انگاره‌ها یا مفهوم‌های انتزاعی برای تفسیر کارآمد آنها استفاده می‌کند  نتیجه‌ها و راه حل‌های مستدل می‌رسد. و آنها را با ملاک‌ها و سنجه‌ها یا استانداردهای مربوط ی‌ازماید و با ذهن گشوده در چهارچوب نظام‌های فکری وناگون می‌اندیشد و در صورت نیاز انگاشته‌ها ا پیش فرض‌های لازم را  پیامدهای عملی آنها را بازشناسی و ارزیابی می‌کند.   
تفکر نقادانه اندیشیدنی است که خودش را هدایت می‌کند و به خودش انضباط می‌بخشد بر خودش نظارت می‌کند و خودش را تصحیح گر است و برای قضاوت درباره خوب یا بد بودن کارها ابل اندازه‌گیری است نتیجه‌های دقیق وضع کنیم
و به دقت بر کار برد آن سنجه‌ها نظارت کنیم تفکر نقادانه مستلزم توانایی بالا در حل مسئله و داد و ستد فکری است همچنین مستلزم این است که به خودمحوری و جامعه محوری که به طور طبیعی در ما وجود دارد آگاه باشیم و خودمان را متعهد بدانیم که بر این خودمحوری و جامعه محوری غلبه کنیم.       
عنصرهای تشکیل دهنده اندیشه  : عنصرها و اجزایی‌اند که در همه اندیشه‌ها وجود دارند
. نظرگاه : یعنی جای نگریستن یعنی موقعیتی که از آنها به چیزها نگاه می‌کنیم عامل گوناگونی نظرگاه‌ها را تشکیل می‌دهند ل تجربه و دانشی که کسب کرده‌ایم ما را در موقعیت ویژه‌ای برای نگریستن به چیزها قرار می‌دهد اسید پاشی در سال ۱۳۹۳ را در نظر بگیرید. اگر کسی روانشناسی خوانده باشد  دانشی که کسب کرده را در نظرگاه خاصی قرار می‌دهد و بر نحوه نگاه او به موضوع تاثیر می‌گذارد چنین شخصی حتماً ضعیت روانی فرد اسیدپاش یا قربانی را پیش از هر موضوع دیگری مورد توجه قرار می‌دهد. 
اما یک جامعه شناس به سبب دانش جامعه شناختی اش بر عامل اجتماعی که موجب این رویداد شده تمرکز می‌کند.
چهارچوب نگرش : مجموعه باورها تجربه‌ها ارزش‌ها ه فهم و دریافت ما از چیزها را تعیین می‌کند بر آینده چیزی که از چند یگر بر می‌آید معنای یک یا چند واژه عبارت جمله و نتیجه‌ای که از یک جمله یا از کاربرد یک واژه به دست می‌آید است. پرسش‌هایی برای بهزیستی استدلال استدلال دو معنا دارد یک به معنای سخنانی است که برای اثبات یا پشتیبانی فکر خودمان می‌گوییم برای مثال ناامن بودن خودروهای داخلی جان مردم را به خطر انداخته است و دولت وظیفه دارد از جان مردم محافظت کند با نظارت دقیق بر کیفیت خودروها داشته باشد. روزنامه نگار برای اثبات این نظریه دولت نظارت دقیق‌تری بر کیفیت خودروها داشته باشد.
واژه استدلال یعنی اندیشیدنی که جهت ود عرضه دلیل مهم‌ترین بخش آن را تشکیل می‌دهد. بازبینی استدلال اهمیت ویژه‌ای دارد ین پرسش‌ها بر ۸ عنصر تشکیل دهنده عطری اندیشه طرح شدند :   
۱. هر استدلالی غایت دارد یعنی فهم چیزی دریافتن و دانستن ۲. هر استدلالی کوششی است در جهت سر درآوردن از چیزی پاسخ دادن به پرسشی یا حل کردن مشکل یا مسئله‌ای ی‌خواهید پاسخ کدام پرسش را بدانید آیا می‌توانید پرسش را به پرسش‌های ورد تقسیم کنید آیا پرسش‌ها یک پاسخ صحیح واحد دارد ۳. هر استدلالی سرگروهی از انگاشته‌هاست یعنی چیزی که اتفاق افتاده افتاده دیگر انگاشته‌های شما چگونه نظرگاهتان را شکل می‌دهد ۴. هر استدلالی از نظرگاه‌هایی انجام می‌شود درباره نظرگاهتان ا فکر و اندیشه‌تان توضیح دهید این نظرگاه بر چه بینشی است ۵. هر استدلالی به وسیله مفهوم‌ها و نظریه‌ها شکل گرفته و به وسیله آنها بیان می‌شود اده‌ها تا چه حد با پرسش مورد بحث تناسب دارند و تا چه حد واضح و درستند ا داده‌ها که گردآوری شده برای دستیابی به یک نتیجه معقول کفایت می‌کند
۶. هر استدلالی به وسیله مفهوم‌ها و نظریه‌ها شکل گرفته است و به وسیله آنها بیان می‌شود با توجه به این مفهوم و نظریه‌ها با چه وضوح و دقتی کاربردند ا انگاره‌ها را تعریف نکرده‌اند ۷. در هر استدلالی تفسیر وجود دارد که به نتیجه می‌رسیم داده‌ها تا چه اندازه و نتیجه‌های شما را پشتیبانی کردند ۸. هر استدلالی ما را به جاهایی می‌رساند و چه پیامدی دارد اگر با استدلال شما همراه شویم چه برآیندهای پیامدهایی را متحمل خواهند بود.

نتیجه‌های فکری جهان روایی : یعنی پرسش‌هایی که در به کارگیری آنها به ما کمک می‌کنند سنج‌های فکری جهانروا جه‌هایی‌اند که در همه حوزه‌های روایی و اعتباری دارد ا این سنج‌ها را برای اندیشیدن اعمال می‌کنیم تا از کیفیت آن مطمئن شویم. برای یادگیری سنجه‌ها باید به افراد جه‌ها را آموزش دهیم و این سنج‌ها در اندیشیدن دانش آموزان و دانشجویان رسوخ کند سنجش از ندای درونی آنها کیل می‌شود و آنها را به سمت استدلال کردن سوق می‌دهد همه حوزه‌های فکری اعتبار دارند و می‌توانیم از سطح اندیشه‌ای که داریم مطمئن شویم.
اگر در سخنی له‌ای به صورت پرسشی و خبری واضح نباشد نمی‌توانیم مشخص کنیم که درست یا مناسب هست در واقع اگر ن یا جمله‌ای واضح نباشد درباره‌اش هیچ چیزی نمی‌توانیم بگوییم زیرا هنوز نمی‌دانیم که چه خواهد بگوید.      
مثال این پرسش را در نظر بگیرید رای نظام آموزش و پرورش ایران چه کاری باید کرد این پرسش واضح نیست برای اینکه به نحو شایسته به این پرسش بپردازیم باید به نحو واضح‌تری بفهمیم که از دید مطرح کننده پرسش چه مسئله یا مشکلی در نظام آموزش و پرورش ایران وجود دارد ن پرسش واضح‌تر است مثال معلمان چه کاری می‌توانند بکنند
تا که مطمئن شوند که دانش آموزان و دانشجویان مهارت‌ها و توانایی‌های لازم رای عملکرد شغلی بهتر و تصمیمگیری‌های روزمره بهتر را فرا خواهند گرفت. 
درستی : آیا این اظهار جمله و نظر واقعاً صادق است گونه می‌توان بررسی کنیم ممکن است این جمله واضح باشد ولی درست نباشد مثل زن بیشتر گربه‌ها بیشتر است ۵۰ کیلو است واضح است اما درست نیست
.
دقت : آیا می‌توانی جزئیات بیشتری بیان کنید آیا می‌توانید مشخص‌تر سخن بگویید جمله ممکن است درست و واضح باشد ولی دقیق نباشد ثال سقراط اضافه وزن دارد واضح است و درست است ممکن است درست باشد اما نمی‌دانیم اضافه وزن او چقدر است ۵ کیلو است ۲ کیلو و یا ۳۰ کیلو است.  
مناسبت : سنجه مناسب نیز در مورد اظهارهای گوناگون مله خبری پرسشی‌ها و غیر ه مطرح می‌شود  اینجا برخی پرسش‌های مربوط به مناسبت را ذکر می‌کنیم
.       
این پرسش‌ها مناسب بودن یا مربوط بودن یک اظهار را می‌ازمایند
: اظهار شما چه ربطی به مسئله یا پرسش دارد چه تاثیری بر سرنوشت بحث دارد؟ یک اظهار ممکن است واضح درست و دقیق اما هیچ مناسبتی با مسئله یا موضوع ه با آن سر و کار داریم نداشته باشد مثال دانشجویان گمان می‌کنند که نمره‌ای که برای یک درس می‌گیرند باید بر اساس تلاش که برای آن درس کرده اند مشخص شود اما تلاش، کیفیت یادگیری دانشجو را مشخص نمی‌کند و بنابراین هیچ مناسبتی با نمره واقعی او ندارد.      
عمق : پاسخ ما به چگونه به پیچیدگی‌های پرسش می‌پردازد؟      
آیا دشواری پرسش را در نظرگرفته اند؟ چگونه ؟ 
یک اظهار ممکن است درست
واضح - دقیق و مناسب‌دار اما در عین حال سطحی باشد ( یعنی عمق نداشته باشد ).        
مثال: این جمله سخت نگیر دنیا دو روز است؟!  خیلی از افراد این جمله را به دیگران می‌گویند منظورشان این است که شنونده را به داشتن حال خوب ترغیب می‌کند اما این افراد متوجه نیستند که پرهیز از غم خیلی وقت‌ها چندان آسان نیست یک رویداد تلخ بنیان خویش بینی انسان را متزلزل می‌کنند از این گذشته بسیاری از کسانی که عبارت سخت نگیر را به آسانی بر زبان می‌آورند هیچ پیشنهاد حسودمندی برای بیرون رفتن و رفتن وضعیت دشوار عرضه نمیکنند خلاصه اینکه هیچ یک از دشوارهای مسئله را در نظر نمی‌گیرند.       
منطق : پرسش‌های مربوط به یکی از جنبه‌های مسئله را در نظر می‌گیرد آیا این اظهار واقعاً معقول است؟ آیا از آنچه گفتید چنین نتیجه‌ای بر می‌آید ؟ وقتی ما فکر می‌کنیم مجموعه‌ای از اندیشه‌های گوناگون را گرد می‌آوریم و ترتیب خاص کنار هم قرار می‌دهیم .       
اگر ترکیب بندی اندیشه‌ها به گونه‌ای باشد که یکدیگر را پشتیبانی کند و ترکیباتش معقول باشد اندیشه ما معقول است و منطقی و برعکس آن غیر منطقی << پرسش‌های متمرکز بر  فکری >>    
وضوح :۱-آیا می‌توانید بیشتر توضیح دهید؟ ۲-  آیا می‌توانید نمونه بیاورید ؟       
درستی:۱-آیا می‌توانید مشخص تو سخن بگویید؟ ۲-  آیا می‌توانید جزئیات بیشتری بیان کنید.      
مناسب: ۱- این سخن چه تاثیری بر سرنوشت بحث دارد. ۲- این سخن در برخورد با مسئله چه کمکی به ما می‌کند ؟ مفهوم و ابزارهای تفکر نقادانه ملاک‌های ارزش گذاری استدلال هست. ( نویسنده )  
تواضع فکری :  بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم که دانستنی‌های زیادی هستند که ما آنها را نمی‌دانیم.  تواضع فکری یعنی اینکه از محدودیت دانش خود آگاه باشیم. آگاهی یک نوع خودمحوری به طور طبیعی در ما وجود دارد .      
تحت شرایطی ممکن است ما را فریب دهد. وقتی چنین شرایطی به وجود آمد مراقب باشیم. همچنین پیش داوری - محدودیت‌های نظرگاهی که از آن به امور می‌نگریم باشیم تواضع فکری به این معنا نیست که ضعیف باشیم یا در برابر نظر مخالفی تسلیم شویم. باید گزافگویی خودنمایی یا غرور فکری به دور باشیم. سیستم باورهایمان چیست آیا باورهایمان منطقی است شهامت فکری یعنی آگاهی از لزوم مواجهه با باورها یا دیدگاه‌هایی که به آنها عواطف منطقی قوی داریم و هیچگاه به طور جدی به آنها گوش نسپرده‌ایم خیلی اندیشه به نظر ما پوچ هستند. شاید از نظر نتیجه‌گیری کاذب باشم فهم این دو نکته ما را بسیار به شهامت فکری نزدیک می‌کند.   
برای اینکه به تشخیص برسیم باید از پذیرش منفعلانه و غیر سنجشگرانه آنچه یاد گرفته‌ایم پرهیز کنیم اینجا شهامت فکری اهمیت پیدا می‌کند. اگر مقبولیت فکری داشته باشیم قطعاً خواهیم دید که برخی از اندیشه‌هایی که همیشه آنها را خطرناک و پوچ می‌دانسته‌ایم مهره ای از حقیقت دارند . برخی از اندیشه‌ها در جامعه اجتماعی ( مثلاً در شهر ما، یا دانشگاه ما، یا گروه دوستان ) به شدت پذیرفته شده‌اند آلود به تحریف‌اند برای اینکه با اندیشیدن خودمان صادقانه مواجه شویم نیازمند شهامتیم البته کسانی که می‌خواهند شهامت فکری داشته باشند شاید دیگر نتوانند همرنگ جماعت بمانند و این امر ممکن است تاوان سنگینی داشته باشد.
همگامی فکری : با استفاده از نیروی تخیلمان خود را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعا بفهمیم البته فهمیدن دیگران لزوماً به معنای پذیرفتن تفکر آنها نیست برای همگامی فکری باید از این گرایش خودمحورانه که در ما وجود دارد آگاه باشیم . ما معمولا مایلیم که دریافت خود از باورها اندیشه‌های قدیمی را عین حقیقت بدانیم ، باید دیدگاه‌ها و استدلال‌های دیگران را به درستی بازسازی کنیم.  
برای برای ما پیش آمده که به درستی نظر اعتقاد داشتیم اما بعد معلومم شده خطا بوده‌ایم . و حواسمان باشد که در مسئله‌ها و موضوع‌هایی که همین الان با آنها مواجهیم نیز ممکن است فریب بخوریم .
استقلال فکری :  کنترل باورها ارزش‌ها و استخراج‌های خودمان را در دست بگیریم افرایت به افراد باید به جای خودشان فکر کنند زمام فرایندهای فکریی‌شان را در دست بگیرند استقلال فکری که شخص تعهد داشته باشد باورها بر اساس دلیل و شاهد ارزش گذاری کند هنگامی که عقل حکم می‌کند باور کند و هنگامی که عقل حکم می‌کند تایید کند .     
صداقت فکری : یعنی با فکر خودمان روراست باشیم صادقانه برخورد کنیم سنجه های فکری را به صورت سازگار و یکسان به کار بگیریم به عبارت دیگر همان طور مخالفان را ملزم می‌کنیم. که سنجه‌های فکری را با دقت و سخت‌گیری رعایت کنند یعنی آنچه برای دیگران می‌پسندیم عمل کنیم و صادقانه به ناهماهنگی‌ها و ناسازگاری‌هایی که در فکر و عملمان وجود دارند اعتراف کنیم.         
پشتکار فکری : ما در زندگی حقیقت ارزشمندی دست پیدا می‌کنیم و به آن عمل نمی‌کنیم چون عمل کردن بر اساس آن حقیقت و بینش ما موجب می‌شود با دشواری‌ها و مانع و سرخوردگی‌هایی مواجه شویم خیلی اوقات ما اصول عقلانی داریم ولی بعضی مخالفت می‌کند.
اطمینان عقل : در نهایت منافع مهم‌تر شخصی و نیز منافع نوع بشر به طور کلی در صورتی تامین می‌شود که بیشترین میزان عمل به عقل و دلیل داده می‌شود افراد تشویق می‌شوند که سپرده‌های عقلانی‌شان را پرورش دهند و از این طریق خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند باور راسخ به اینکه انسان‌ها به درستی تشویق می‌شوند پرورش پیدا کند که یاد بگیرند خودشان فکر کنند و نتیجه فکری معقول را کسب کنند. نتیجه منافع فردی و جمعی بهتر تامین می‌شود و بیشترین اهمیت را به تعقل بدهیم.   
انصاف : یعنی با همه دیدگاه‌ها عادلانه برخورد کنیم و اجازه ندهیم برخوردمان با برخی دیدگاه‌ها تحت تاثیر احساسات یا منافع (خودمان دوستانمان جامعه‌مان) قرار بگیرد انصاف ملزم این است تحت تاثیر منافع خودمان باشد یا منافع دیگران که در آن گروه که بدان تعلق داریم قرار بگیریم.     
ریچارد پل چند تعریف از سنجشگرانه اندیشی :   
ریچارد پل : سنجشگرانه اندیشی آن طرز اندیشیدن درباره هر موضوع - محتوا - یا مسئله که در آن فرد فرد اندیشیده بازمداری ماهرانه ساختارهای جزئی و اندیشیدن را اعمال سنج‌های فکری بر آنها کیفیت اندیشیدن خودش را ارتقا می‌دهد.     
رابرت می‌گوید : فکر معقول بازتابی است که تصمیم گیری در این مورد که چه کار را بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم.         
مغالطه در تفکر نقادانه : وقتی کسی از شما برای باورتان دلیل می‌خواهد اینطور جواب می‌دید همه مردم اینطور فکر فکر و رفتار می‌کنند همیشه جواب درست نیست به جای حرفمان دلیل بیاوریم به تعداد افرادی که اینطور فکر می‌کنند که استفاده می‌کنند فکر می‌کنید مثال این شبکه معتبر هستند چون همه افراد را می‌شناسیم شبکه خبری را قبول دارند.        
سپس بین موضوع دلیل و ربط می‌تونه ارتباطی وجود نداشته باشد که ما می‌گوییم چون اکثریت قبول دارند یک رفتار خاص برای اهالی شهر معنای پسندیده‌ای نداشته باشد اما اینجا شنونده فقط می‌تواند صحت این خبر را تایید کند و نه منطقی بودن اصل موضوع را  یعنی گاهی اوقات ممکن است بیشتر اهالی یک شهر یک رفتار یا سنت اشتباهی پایبند باشند و نمی‌توان گفت به دلیل صرفاً تعداد طرفدارانش منطقی و درست باشد بنابراین اگر شما تعداد طرفداران یا مخالفان یک موضوع دلیل و درستی یا اعتبار اون بدانید دچار مغالطه اکثریت شده اید. برای اینکه یک متفکر خوب باشید و تصمیم درست بگیرید به جای استناد به تعداد افرادی که اینطور فکر یا رفتار می‌کند دنبال دلیل منطقی و درست باشید مثلاً اینطور استدلال کنید که دوستان من از این برند استفاده می‌کنند چون محصولاتش به محیط زیست آسیب نمی‌زند قیمت و کیفیت مناسب دارد کدام یک از موارد مغالطه توسل به اکثریت است؟  
اگر کتاب خواندن فایده داشت اکثر مردم اهل مطالعه بودند این شبکه خبری قابل اعتماد است چون تا به حال هیچ خبر دروغی منتشر نکرده خواهی نشنوی رسوا همرنگ جماعت شد.   
نتیجه گیری : تفکر نقادانه لازم نیست در هر حوزه ای تخصصی داشته باشید تا بتوانید در مورد آن انتقادی تفکر کنید. تفکر نقادانه یک شیوه خود محور خود تصحیح می باشد. فرد علاوه بر دریافت اطلاعات داشته باشد به یک یادگیرنده فعال تبدیل می شود . این توانایی فرد قادر به تمایز اخبار و اطلاعات دریافتی باشد در عصر اطلاعات یک مزیت بر آن محسوب می شود که در بالا بردن سطح کیفی زندگی شخصی و کاری تأثیر دارد. فردی که مهارت نقادانه را یاد گرفته است به دور از هیجانات و احساسات قادر به تجزیه و تحلیل اطلاعات تصمیمات منطقی بگیرد.

منابع و مآخذ : 
خسروانی، مهدی، مفهوم­ها و ابزارهای تفکر نقادانه؛ پل، ریچارد ؛ الدر، لیندا ؛ نشر نو : تهران

 

  • گروه خبری : فرهنگی,انجمن علمی
  • کد خبر : 143313
کلید واژه
متن استاتیک شماره 39 موجود نیست