(کانون جهادی) سکانسهایی از هنر جهاد و مقاومت در زندگی باهنر
.
سکانسهایی از هنر جهاد و مقاومت در زندگی باهنر
در یکی از روزهای سال 1312 شمسی در شهر زر خیز و شهید پرور کرمان، فرزندی به دنیا آمد که وجود او مایه خیر و برکت، روشنگری و هدایت برای جامعه اسلامی بود، نام او «محمد جواد» باهنر بود، باهنر، در خانواده اصیل و مذهبی متولد شد شاکله شخصیتی و مذهبی باهنر در همان ابتدا طفولیت در دامان پرمهر مادری متدین و پدری وارسته و متقّی شکل گرفت به طوری که از همان ابتدا با مشاهده خانواده خود با مبانی و اصول صحیح زندگی دینی و اسلامی آشنا شد. برخی از دوستان و نزدیکان شهید باهنر در خصوص پدر شهید باهنر این چنین بیان می دارد: «پدر ایشان آن چنان متقّی و وراسته بود که مردم به ایشان که تنها سواد قرآنی داشت لقب آقا شیخ علی اصغر داده بودند».[1]
سکانسهایی از هنر مقاومت در زندگی باهنر
1-جهاد و مقاومت علمی و آموزشی
سیره و روش زندگی شهید باهنر از همان ابتدای کودکی و نوجوانی زیبا و هنرمندانه بود، هنری که توانسته بود مسیر صحیح زندگی دینی و انقلابی را در پیش روی باهنر قرار دهد، عشق و علاقه او به مسائل و مباحث دینی و مذهبی به گونهای بود که پای او را در سن 11 سالگی به حوزه علمیه کرمان باز کرد، او عاشقانه به فراگیری علوم دینی و حوزی پرداخت، عشق و علاقه او به معارف دینی موجب میشود برای فراگیری عمیقتر علوم حوزوی در سال 1332 برای ادامه تحصیل به شهر مقدس وارد شود، او در آن زمان پس از گذراندن دروس سطح حوزه، در دروس خارج فقه آیتالله بروجردی به مدت شش سال و در درس فقه و اصول امام خمینی به مدت هفت سال شرکت کرد. او در این ایام در درس اسفار و تفسیر علامه طباطبایی حاضر میشود و از خرمن علم این علمای تراز اول حوزه علمیه قم بهرهمند میشود. جهاد علمی و آموزشی او تنها به فراگیری علوم حوزوی خلاصه نمی شود به طوری که برای آموختن علوم انسانی اسلامی در سال ۱۳۳۷ش به دانشکده الهیات دانشگاه تهران وارد میشود، و پس اخذ دانشنامه کارشناسی دانشکده الهیات تهران، دوره کارشناسی ارشد علوم تربیتی را نیز در دانشگاه تهران با موفقیت طی میکند. سپس به ادامه تحصیل در دوره دکتری همان دانشکده می پردازد.[2]
2-جهاد و مقاومت تربیتی و اخلاقی
هر چند یکی از هنرهای بیبدیل و انقلابی شهید باهنر تلاش و مجاهدت برای تربیت نسل مؤمن و انقلابی بود و در این خصوص با تخصص و تعهد وارد در عرصه تربیتی و تبلیغی جامعه انسانی شد، ولی با این وجود پیش از آنکه در فکر تربیت دیگران باشد، در زمینه تربیت اخلاقی خود پیشتاز بود، در واقع این منش اجتماعی او تداعیگر اخلاق اسلامی بود.[3] برخی از تاریخ پژوهان انقلاب اسلامی در خصوص او این چنین بیان داشتهاند، شهید باهنر هیچگاه از خودسازی غافل نبود، تقوای هماره با فروتنی، از او انسانی قابل ستایش ساخته بود که آشنایان را مجذوب خود کرده بود، او تلاش داشت افکار و رفتارش بدون آنکه با موعظه و نصیحتی همراه باشد، تجسم آن حالاتی باشد که هدفش بود و اگر کسی در حرکات و رفتارش دقت می کرد، می توانست بفهمد، چه بینشی دارد، در برخورد با اهل خانه عصبانیت در چهره اش دیده نمی شد، با تمام فشارهای مدیریتی و اجرایی می کوشید تمام برخوردهایش متین و با رویی گشاده باشد.[4]
شهید باهنر از جمله مجاهدان پرتلاش و خستگی ناپذیری بود که بعد از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی نیز هیچ گاه به خود راحتی و آسایش راه نداده و از عرصه مجاهدت و تلاش انقلابی کنارگیری نکرد، تلاش مجاهدانهای که در نهایت به اخذ مدرک پر افتخار شهادت منجر شد.
3-جهاد و مقاومت فرهنگی و تبلیغی
یکی از سکانسهای شگفت انگیز زندگی «شهید باهنر» توجه و اهتمام ژرف به مباحث تربیتی و فرهنگی بود، در واقع او بر این باور بود که برای موفقیت و رسیدن به اهداف استراتژیک و راهبردی باید نسلی انقلابی و متعهد را پرورش داد، با وجود انسانهای بصیر و مسئولیت پذیر است که انقلاب نیز می تواند به آینده خود امیدوار باشد، او برای دستیابی به اهداف راهبردی و استراتژیک تشکیلات انقلابی با تحصیل هم زمان در حوزه و دانشگاه به موفقیتهای چشم گیری دست یافت، در واقع انجام کار فرهنگی و تربیتی توسط شهید محمد جواد باهنر نشأت گرفته از این موضوع بود که تا دگرگونی فرهنگی شکل نگیرد موفقیت در مبارزات سیاسی دور از ذهن خواهد بود، از این رو او بر این باور بود که تا زمانی که فرهنگ طاغوتی و شاهنشاهی بین مردم رایج است هیچ حرکتی قرین به موفقیت نخواهد شد.
در همین زمینه فرزند او ناصر باهنر این چنین میگوید: «شهید باهنر با توجه به شناخت عمیقی که در طول سالها از اسلام پیدا کرده بود، به خوبی میدانست که عامل اصلی بقای رژیم طاغوتی، تهی ساختن فرهنگ جامعه اسلامی از معارف اسلامی است، از این رو او معتقد بود، فرهنگ مردم باید در طریق اسلام غنی شود و خط روحانیت و ولایت تقویت شود، به همین جهت بیشترین کوشش وی متوجه تعلیمات دینی برای دانش آموزان بود، او برای حذف تعلیمات پوچ، [سکولار] کار تألیف کتابهای دینی حاوی مسائل اسلامی برای نسل جوان و متحول سازی آن به سمت فرهنگ غنی اسلامی را بر عهده گرفته بود».[5]
4-جهاد و مقاومت سیاسی و اجتماعی
برخی از انقلاب پژوهان بر این باورند که حیات مبارزاتی شهید باهنر از دههی سی آغاز شده است. به طور مثال حجتی کرمانی معتقد است، شهید باهنر در طول حیات و فعالیت نواب صفوی با ایشان ارتباطاتی داشته است که از جملهی آنها میتوان به همکاری دکتر باهنر با نشریهی شهید نواب صفوی و نمایندگی آن نشریه در کرمان اشاره کرد. البته بتدریج که به دههی چهل نزدیک میشویم، مبارزات شهید باهنر شکل جدی و گستردهتر به خود میگیرد، برخی اسناد سرویس اطلاعاتی رژیم ستم شاهی به خوبی گواه بر حساسیت برانگیز بودن این طلبه روحانی برای رژیم طاغوتی دارد، کما اینکه اسناد گواه بر پیگیری و نظارت مستمر و ساعت به ساعت سرویس اطلاعاتی رژیم ستم شاهی بر این طلبه مجاهد دارد. اسناد گواه بر دستگیریهای مکرر او توسط سازمان مخوف ساواک از سال 1372 تا 1352 دارد. علی رغم فشار و احضارهای مکرر سازمان ساواک شهید باهنر همواره به تلاش مجاهدانه خود در عرصه روشنگری دینی و سیاسی ادامه می داد.[6]
5-کارنامه درخشان و اخذ مدرک شهادت
شهید باهنر از جمله مجاهدان پرتلاش و خستگی ناپذیری بود که بعد از به ثمر نشدن انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی نیز هیچ گاه به خود راحتی و آسایش راه نداده و از عرصه مجاهدت و تلاش انقلابی کنارگیری نکرد، تلاش مجاهدانهای که در نهایت به اخذ مدرک پر افتخار شهادت منجر شد:«من الْمؤْمنین رجالٌ صدقوا ما عاهدوا اللّه علیْه فمنْهمْ منْ قضى نحْبه و منْهمْ منْ ینْتظر و ما بدّلوا تبْدیلاً؛[7]در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند».
به طور خلاصه به برخی از فعالیتهای این شهید والا مقام پس از انقلاب اسلامی اشاره میکنیم، عضو گروه مأموران بازگشایی مدارس و تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات پیروزی انقلاب اسلامی، همکاری با سید محمد حسینی بهشتی و چند نفر از روحانیان مبارز در تأسیس حزب جمهوری اسلامی، دبیر کل حزب جمهوری اسلامی پس از شهادت آیت الله بهشتی در واقعه هفتم تیر ۱۳۶۰، عضو ستاد انقلاب فرهنگی، نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگانقانون اساسی، مشارکت در تشکیل نهضت سوادآموزی، مشارکت در بنیانگذاری فعالیتهای موسوم به «امور تربیتی» (با همکاری شهید رجایی)، نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، وزیر آموزش و پرورش در کابینه محمدعلی رجایی، آخرین سمت وی پیش از شهادت پست نخستوزیری در دولت محمدعلی رجایی.[8]
پینوشتها:
[1]. مهدی ابراهیمی نژاد، دیدگاههای مدیریتی و سیره عملی شهید دکتر محمد جواد باهنر، ص3.
[2]. مرادی، زندگینامه پیشوایان انقلاب، حجر، ۱۳۶۱. ص۸۷-۸۹، به نقل از موسسه مطالعات تاریخ ایران.
[3]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، على بن حسن طبرسى، ص ۴۶؛ «قال لی أبو عبْد اللّه ع کونوا دعاة النّاس بغیْر ألْسنتکمْ لیروْا منْکم الاجْتهاد و الصّدْق و الْورع؛ابن ابى یعفور گوید: امام صادق (علیه السّلام) به من فرمود: مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعى و کوشش و درستى و پرهیزگارى و خویشتن دارى را از شما مشاهده کنند.
[4]. دکتر مرتضی نعمتی زرگران، مبارزات، مواضع، و دیدگاهها، شهید دکتر محمد جواد باهنر، ص28.
[5]. همان، ص36.
[6].ر.ک: همان، ص39-43.
[7]. سوره مبارکه احزاب، آیه 23.
[8]. دانشنامه جهان اسلامی، مدخل شهید باهنر.