نهضت 15 خرداد در اندیشه بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی
.
در تاریخ 15 خرداد 42 یکی از نیروهای ارتش شاهنشاهی بودم؛ به همه اعلام شد برای سرکوبی تظاهرات مردم به خیابان بوذرجمهری نزدیک بازار برویم. من که نمی خواستم در کشتار مردم شرکت کنم از اداره بیرون زدم، در کوچه بن بستی لباس های نظامی را کنده در ساکم گذاشته و لباس های شخصی پوشیدم از کوچه پس کوچه خودم را به منزل رساندم. ماشینی نبودبرای همین پیاده می دویدم، گاهی پناهی می گرفتم تا بالاخره ساعت 10 شب به منزل رسیدم. ساکم سه تا تیر خورده بود. دو روز قبل 13 خرداد روز عاشورا بود که امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه قم حاضر شد و ابتدا روضه خواند و بعد صحبت کردند. وی پس از شرح رخداد کربلا، حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین سال ۱۳۴۲ش را به واقعه کربلا تشبیه کرد که با شیون و گریه حاضران همراه شد. در سخنرانی خود به صراحت شاه وقت را مورد انتقاد قرار دادند. در این روز نیروهای امنیتی و انتظامی حکومت پهلوی در حالت آمادهباش کامل بودند. نیروهای حکومت پهلوی امام خمینی را شبانه به تهران بردند، دو روحانی دیگری بودند که دستگیر و به تهران منتقل شدند.
صبح روز پانزدهم خرداد، مردم قم و برخی از شهرها از دستگیری امام خمینی مطلع شده و دست به اعتراض زدند. در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران، کلاسها را تعطیل کردند و به تظاهرات مردم پیوستند. بارفروشان به همراهی برخی چهره های شناخته شده مثل طیّب و حاج اسماعیل رضایی نیز از مرکز شهر به حرکت درآمده و به تظاهرکنندگان ملحق شدند. تظاهرکنندگان که لحظه به لحظه به تعدادشان افزوده میشد، بازاریان نیز با تعطیلی بازار و تجمّع در مساجد و یا با پیوستن به تظاهرکنندگان، اعتراض صریح خود را اعلام کردند.
مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و تعدادی از مردم کشته و مجروح شدند.
دهقانان کفنپوش ورامینی نیز که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند، با مأموران نظامی در سر پل باقرآباد روبرو شده و تعدادی کشته یا زخمی شدند.
پس از فرو نشستن درگیریها، اسدالله علم نخستوزیر، در مصاحبهای با روزنامه هرالد تریبون در روز ۱۷ خرداد ۱۳۴۲ش تهدید کرد که امام و برخی دیگر از علما، محاکمه نظامی خواهند شد و ممکن است حکم اعدام آنها صادر شود. شاه نیز دو روز بعد طی سخنرانی بیانات امام خمینی و تظاهرات مردم را به تحریک و پول بیگانگان – جمال عبدالناصر- دانست زیرا جمال عبدالناصر در آن زمان به دلیل همکاری شاه و اسرائیل روابط خصمانهای با شاه داشت.
عوامل حکومت پهلوی برای اینکه ژرفای جنایت و قساوت خود را در کشتار بیرحمانه مردم در قیام خردادماه از دید ملت ایران و جهان پوشیده نگه دارند، بسیاری از شهیدان و حتی زخمیها را که در خیابانها افتاده بودند، پیش از آنکه به بیمارستانها و یا پزشک قانونی انتقال یابند و مورد شناسایی قرار گیرند در کامیونها ریختند و در نقاط دوردست، در گورهای دستهجمعی مدفون کردند.
برخی از خانوادههای شهیدان از بیم پیگرد شدید حکومت پهلوی و برای اینکه گرفتار زندان، ساواک و بازجوییهای آزاردهنده و شکنجههای توانفرسا نشوند، خبر شهادت بستگان خود را در قیام ۱۵ خرداد هرگز بازگو نکردند و مرگ آنان را به علت تصادف و دیگر رویدادهای غیرطبیعی نمایاندند.
این پنهانکاری موجب شد که برخی از شهیدان آن قیام تا به امروز ناشناخته بمانند.
برخی از شهیدان خرداد ماه ۱۳۴۲ از اهالی شهرها و روستاهای دوردست بودند و خانوادههای آنان هرگز از سرنوشت آنان نتوانستند خبر یا نشانی به دست آورند. از این رو، آنان را از افراد مفقودالاثر به شمار آوردند؛ بدینگونه تنها از شهیدانی نام و نشانی بهجا ماند که مردم توانستند آنان را از صحنه درگیری بیرون ببرند و به بیمارستانها برسانند و یا به گورستان تحویل دهند که نام آنان در دفتر بیمارستان و یا گورستان به ثبت رسید و یا برخی از خانوادههای شهیدان، نام آنان را اعلام کردند.
یک کمیسیون تحقیق، تعداد کشتهها را ۸۶ نفر و زخمیها را ۱۹۳ نفر اعلام کرد.
با اعتراضات و تظاهراتی که صورت گرفته بود، امام خمینی رحمه الله پس از ده ماه زندانی شدن، در 18 فروردین 43 به قم مراجعت کرد و مورد استقبال با شکوه مردم و روحانیون قرار گرفت. این استقبال و توجّه مردم به نوبه خود، پس از حادثه 15 خرداد، برای امام و انقلاب یک پیروزی محسوب می شد و نقطه عطفی بر این حرکت انقلابی مردمی به شمار می آمد که پس از فراز و نشیبهایی سرانجام در سال 57 با سرنگونی رژیم شاهنشاهی به پیروزی رسید.
روایتی مستند از قول استوار یکم بازنشسته به سال 1354