×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

  • تاریخ انتشار : 1402/07/18 - 19:56
  • بازدید : 55
  • تعداد بازدید : 55
  • زمان مطالعه : 1 دقیقه

یک اتفاق ساده، مرا بی‌قرار کرد

به مناسبت طوفان الاقصی در فلسطین

یک اتفاق ساده، مرا بی‌قرار کرد باید نشست و یک غزل تازه، کار کرد‌
در کوچه می‌گذشتم و پایم به #سنگ خورد سنگی که فکر و ذکر دلم را، دچار کرد‌
از ذهن من گذشت که با #سنگ می‌شود آیا چه کارها که در این روزگار کرد
با #سنگ می‌شود جلوی سیل را گرفت طغیان رودهای روان را، مهار کرد‌‌‌‌‌
یا #سنگ روی #سنگ نهاد و اتاق ساخت بی‌سرپناه‌ها همه را، خانه‌دار کرد‌
یا می‌شود که نام کسی را بر آن نوشت با ذکر چند فاتحه، #سنگ مزار کرد‌
یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت زد شیشه‌ای شکست و دوید و فرار کرد‌
با #سنگ مفت می‌شود اصلاً به لطف بخت گنجشک‌های مفت زیادی شکار کرد‌
یا می‌شود که #سنگ کسی را به سینه زد جانب از او گرفت و به‌ آن افتخار کرد‌
یا #سنگ روی یخ شد و القصه خویش را در پیش چشم ناکس و کس، شرمسار کرد‌‌‌ ‌
ناگاه بی‌مقدمه آمد به حرف، #سنگ این گونه گفت و سخت مرا بی‌قرار کرد:
تنها به یک جوان فلسطینی‌ام بده با من ببین که میشود آنگه چه کار کرد‌‌‌‌!


����مبارکتون باشه جوونای فلسطینی����#پیروزی حق شماست✌️

  • گروه خبری : فرهنگی
  • کد خبر : 132675
کلید واژه

فیلم

نظرات

0 تعداد نظرات

نظر

متن استاتیک شماره 39 موجود نیست